تخصص : ملکی
سلام ، شخصی از طرف مالک زمین وکالت داشته است و هبه هم جزو اختیارات وکیل بوده است ، وکیل مذکور ملک مورد وکالت را به پسر خود هبه کرده است ودر هبه نامه نوشته شده است که متهب عین موهوبه را قبض کرده است ولی در واقع متهب نتوانسته است ملک مذکور را تصرف کند و بر آن استیلا پیدا کند . آیا متهب می تواند از مالک زمین شکایت کند و علی رغم رضایت مالک زمین عین موهوبه را تصرف نماید ؟ممنون
سلام قبض جنبه عرفی دارد همین که کلید ملک در اختیار متهب قرار گیرد هبه واقع شده در غیر اینصورت حقی بهوجود نیامده که بتوانید شکایت کنید.
سلام
در نظر داشته باشید که حتی اگر قبضی در هبه رخ نداده باشد و شخصی که قرار بوده است که به وی عین موهوبه داده شود ( متهب )، عین موهوبهای داده نشده باشد و به عبارت دیگر واهب از هبه منصرف شده باشد نمیتواند علیه واهب اقامه دعوا کند و چنین حقی از سوی قانونگذار در نظر گرفته نشده است.
سلام
خیر ، هبه قبل از قبض محقق نمی شود مگر اینکه قبض عرفا ثابت باشد .شکایت متهب از واهب به دلیل نفس هبه که بخشش می باشد بی معنی است و نمی توان واهب را الزام کرد مگر اینکه هبه معوض باشد ، به عبارتی قصد و رضای واهب شرط است ، لیکن چون وکیل از طرف واهب هبه کرده ، عمل وکیل بر موکل واهب ، الزام آور است مگر اینکه خارج از حدود وکالت اقدام نماید . عدم رضایت مالک زمین بدلیل وکالتی که داده بی معنی است زیرا اگر رضایت نداشته چرا اختیار هبه را واگذار کرده است ! بنابراین موضوع وکالت انجام شده و قبض صورت گرفته و هبه محقق شده است و اگر قبض واقع نشده است اثبات آن برعهده مالک است زیرا در هبه نامه به قبض اشاره شده است لیکن چون متهب فرزند شخص واهب نیست ،هبه قابل رجوع می باشد .
با سلام،هبه با ایجاب و قبول و قبض واقع میشود. قبل از قبض حتی به معنای عرفی آن(مثل دادن کلید) حقی بوجود نیامده که بتوان بابت آن از واهب شکایت نمود.
با سلام
تا زمانی که به قبض متهب در نیاید و متهب قبول نکند هبه واقع نمیشود تا حقی بوجود آید
اگر عرفا عین موهوبه را قبض کرده باشد ممکن است راهی باشد؛ وگرنه خیر.
با سلام
در هبه قبض جزو شرایط اصلی است.
با سلام، به نظر بنده اولا به دلیل فلسفه خاص عقد هبه که اصولا جزو عقود رایگان است و ثانیا شخصیت طرف مقابل در آن از اهمیت اساسی برخوردار است، فلذا مستند به ماده ۷۹۷ قانون مدنی عقد هبه ( در مرحله ایجاب ) فقط و فقط از سوی مالک ملک واقع می شود فلذا وکیل ولو آنکه از موکل خود وکالت داشته باشد نمی تواند عقد هبه را جاری سازد و این عقد هبه از نظر بنده عقدی باطل است و موجد اثر حقوقی نیست.
« ماده 797 - واهب باید مالک مالی باشد که هبه میکند »
درود بر شما
در اینجا نیاز به بررسی مدارک وجود دارد چرا که قیود به کار برده شده در متن وکالتنامه بسیار حائز اهمیت است.لذا در حالت کلی اگر بر اساس محتوای وکالتنامه عمل شده باشد که قابل ایراد نیست لکن اگر محتوای وکالت در هبه به غیر از شخص موکل پیش بینی نشده باشد در اینجا قابل ایراد است که می توان طرح دعوی حقوقی نمود.
با سلام هبه از عقود عینی است و در این عقود قبض شرط صحت عقد است. وبدون قبض هبه صحیح نیست..در ضمن طبق مواد 46 و 47 قانون ثبت اسناد هبه باید به طور رسمی یعنی در دفتراسناد رسمی واقع گردد.مضافا در هبه ,هبه کننده طبق قانون مدنی باید مالک مالی باشد که هبه می کند و نه ماذون از طرف مالک مانند وکیل..و با فرض اینکه مالک هبه کرده و متهب هم قبض کرده باز هم تا زمانی که مال در ید گیرنده هبه باشد می تواند رجوع از هبه نماید....قبض عبارت از استیلاء و تسلطی است که در نظر عرف یک مالک چنین اقتداری دارد.النهایه,با توصیفات فوق فکر کنم هر گونه اقدام قصایی فقط هدر دادن هزینه و وقت خویش می باشد.
با سلام قبض شرط صحت عقد هبه است بنابراین هبه واقع نشده و امکان شکایت وجود ندارد
با سلام
تا قبض صورت نگیرد هبه اثر قانونی ندارد
باسلام چون هبه عقد عینی است بنابراین تا قبض صورت نگیرد عقدی واقع نمی گردد زیرا قبض شرط صحت عقد است .بنابراین شکایتی هم نمیتوان کرد .موفق باشید
سلام، هبه با قبض محقق می شود. اگر قبض صورت نگرفته اساسا هبه محقق نشده است.
باسلام
عقد هبه برخلاف سایر عقود به صرف ایجاب و قبول واقع نمیگردد بلکه قبض نیز از شرایط صحت عقد هبه میباشد فلذا در صورتی که قبض صورت نگرفته باشد مالکیتی برای متهب ایجاد نشده و امکان الزام واهب وجود نخواهد داشت
ملکی
پاسخ ها (8)
ملکی
پاسخ ها (9)
ملکی
پاسخ ها (9)
ملکی
پاسخ ها (5)
ملکی
پاسخ ها (8)
ملکی
پاسخ ها (5)
ملکی
پاسخ ها (4)
ملکی
پاسخ ها (11)
ملکی
پاسخ ها (11)
ملکی
پاسخ ها (6)
سیده فاطمه عسگرپور
1402/01/31-16:04:51